شکاف اطلاعاتی (Information gap)

 

در روش‌های تدریس نوین حتماً عبارت «شکاف اطلاعاتی» (Information gap) را بارها و بارها دیده‌اید و بسیاری هم از آن بی اطلاع هستند. در این مقال خواهم کوشید از این مبحث مطالبی تهیه نمایم.

 

شکاف اطلاعاتی در سه صورت ایجاد می‌شود. با مثال بحث را بهتر می‌شکافم:

 

1.     یکی از طرفین موضوعی را نمی‌داند و آن را سؤال می‌کند و یکی می‌داند و پاسخ می‌دهد. این یکی از طبیعی‌ترین مواردی است که در طول شبانه روز بارها و بارها در زندگی واقعی اتفاق می‌افتد: «ببخشید، ساعت چنده؟»، «این چنده؟» و ....

 

اما در کلاس و در کتاب‌هایی به جز کتاب‌های درسی در ایران (!):

فراگیری متن کاملی دارد و دوستش، جدولی ناقص، که باید نفر دوم با پرسیدن سؤالاتی از نفر اول، آن جدول را کامل کند. دقت شود که فراگیر اولی باید توجیه شده باشد که نباید متن را برای دوستش بخوانَد!

 

2.     یکی موضوعی را می‌داند و بقیه نمی‌دانند و سؤال می‌کنند. مثال: مسابقه‌ی بیست سؤالی.

 

اما در کلاس و در کتاب‌هایی به جز کتاب‌های درسی در ایران (!):

یکی لیست خریدی دارد و یکی مغازه دار است و اجناسی با قیمت‌های مشخص دارد. طبعاً نباید این دو به لیست های یکدیگر نگاه کنند، درست مانند خرید واقعی و روزمره.

 

 

3.     هر دو طرف اطلاعات مختلفی دارند و به یکدیگر می‌گویند. مثال: یکی از سیستم برق ماشین سررشته دارد و یکی از قسمت موتوری آن.

 

اما در کلاس و در کتاب‌هایی به جز کتاب‌های درسی در ایران (!):

هر کدام از فراگیران تصویری دارند که در آن‌ها اختلافات جزیی‌ای وجود دارد و باید بدون نشان دادن آن تصاویر به یکدیگر و تنها با توصیف کردن، روی اختلافات ضربدر بکِشند.

 

 

در تمام این روش ها، نیاز به دستگاه فتوکپی داریم. اما در کلاس‌های پرجمعیت یا مدارسی که امکانات کم است چه کنیم؟

 

برای روش 1: جدول را روی بُرد بکِشید و همه در دفترشان کپی کنند و فقط به سرگروه‌ها متن بدهید.

برای روش 2: خودشان، لیست خرید و فروش دلخواه بنویسند که واقعی‌تر هم هست. این لیست‌ها حتا می‌توانند تکلیف منزلشان باشد.

برای روش 3: به جای کار دونفره، گروهی کار کنند.

 

 

امیدوارم معنی شکاف اطلاعاتی را رسانده باشم و مثال‌ها واضح باشند.

 

محمَد اعمَی

 

Information gap